دانلود مقاله ابراهیم و خاندانش در تورات و قرآن تحت word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله ابراهیم و خاندانش در تورات و قرآن تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله ابراهیم و خاندانش در تورات و قرآن تحت word
چکیده:
مقدمه
1 حضرت ابراهیم حضرت موسی علیهماالسلام[6]
أ. ابراهیم علیهالسلام
1 در تورات
2 در قرآن
ب. اسحاق و اسماعیل علیهماالسلام
1 در تورات
2 در قرآن
ج. یعقوب علیهالسلام و بنیاسرائیل
1 در تورات
2 در قرآن
2 حضرت موسی علیهالسلام [54]
أ. تولّد و رشد موسی علیهالسلام
1 در تورات
2 در قرآن
ب. بعثت، معجزات و نجات بنی اسرائیل
1 در تورات
2 در قرآن
ج. حوادث صحرای سینا تا وفات موسی
1در تورات
2 در قرآن
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله ابراهیم و خاندانش در تورات و قرآن تحت word
ـ کتاب مقدس، انجمن پخش کتاب مقدس ایران، 1977
ـ کتاب مقدس، ترجمه تفسیری، انگلستان، انجمن بین المللی کتاب مقدس، 1995
ـ ابان، ابا، قوم من، تاریخ بنیاسرائیل، ترجمه نعمت الله شکیباصفهانی، تهران، یهودا بروخیم، 1358
ـ اپستاین، ایزیدور، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، 1385
ـ احمد، محمد خلیفه حسن، تاریخ الدیانه الیهودیه، قاهره، دار قباء للطباعه و النشر و التوزیع، 1998
ـ شولتز، ساموئل، عهد عتیق سخن میگوید، ترجمه مهرداد فاتحی، بیجا، آموزشگاه کتاب مقدس، بیتا
ـ المسیری، عبدالوهاب، دایرهالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیزم، ج4، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، تهران، دبیرخانه کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین، 1383
ـ ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، علمی فرهنگی، 1385
ـ ییتس، کایل، یهودیت، در جهان مذهبی: ادیان در جوامع امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374، ج 2
-Ben Sasson, Haim Hillel, “History” in Encyclopedia Judaica, Vol. 8, Jerusalem: Keterpress Enterprises,
-Goldenberg, Robert, The Origins of Judaism: From Canaan to the Rise of Islam, Cambridge: Cambridge University Press,
-Jacobs, Louis, The Jewish Religion: A Companion, Oxford: Oxford University Press,
-Josef Kastein, History and Distiny of the Jew, (Trans. From the German by Hanter Paterson), New York, Garden City, Paplishing Co
-Kung, Hans, Judaism: Between Yesterday and Tomorrow, New York: Continuum,
-Malamat, Abraham, “Origins and Formative period” in A History of the Jewish People, Edited by: H.H. Ben–Sasson, Cambridge: Harvard University Press,
-Rabinowitz, Abraham Hirsch “Commandments, the 613” in Encyclopedia Judaica, Vol.5, Jerusalem: Keterpress Enterprises,
-Roth, Cecil, A History of the Jews: From Earliest Times through the Six Day War, New York: Schocken Books,
-Seltzer, Robert. M, “Jewish People” in The Encyclopedia of Religion, Edited by Mircea Eliade, Vol. 8, New York: Macmillan Library reference usa,
چکیده
اهمیت حضرت ابراهیم علیهالسلام و فرزندان ایشان در ادیان ابراهیمی بر کسی پوشیده نیست. از اینروی، هر یک را ادیان توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام بر اساس کتاب آسمانی خود، میکوشد ارتباط خود با این بزرگواران را نشان دهد. شناخت شخصیت این انبیا در تورات و قرآن میتواند بهترین ابزار برای آشنایی با این اشخاص و آن ادیان باشد و بهترین موضوع را در مطالعات بین ادیانی ترسیم کند. این مقاله با بررسی ویژگیهای این بزرگواران در تورات و قرآن، سعی دارد در این راه قدمی بردارد و شباهتها و تفاوتهای نگاه تورات و قرآن به این انبیای الهی را برشمارد
کلیدواژهها: ابراهیم، آلابراهیم، موسی، تورات، قرآن.
مقدمه
ادیان ابراهیمی یا توحیدی، ادیانی هستند که در آنها حضرت ابراهیمعلیهالسلام و فرزندان ایشان محوریت دارند و مورد احترام هستند. اهمیت حضرت ابراهیمعلیهالسلام به قدری است که ادیان توحیدی، همه خود را منتسب به ایشان میدانند و ابراهیم را پدر ادیان توحیدی میخوانند. بسیاری از موضوعهایی که در تورات و قرآن درباره شخصیت حضرت ابراهیمعلیهالسلام و فرزندان ایشان آمده، شبیه یکدیگر است و در موارد بسیاری نیز با هم اختلاف دارند. شناخت موارد شباهت و اختلاف، برای فهم بهتر این ادیان مهم است. اگر جایگاه این افراد و نقش آنان در تکوین و رشد این ادیان تبیین شود، میتواند بهترین محور در گفتوگوهای بین ادیانی باشد. آنچه در مورد حضرت ابراهیم و فرزندانشان در یهودیت و مسیحیت آمده، برگرفته از تورات، و آنچه درباره ایشان در اسلام آمده است، برگرفته از قرآن میباشد. از اینروی، بررسی این موارد در تورات و قرآن مهم است
دین یهود، دینی توحیدی، مبتنی بر تورات، شریعتمحور و دارای آموزههای اخلاقی بسیار است. یهودیان در عقاید، احکام و اخلاق، تابع حضرت موسی، کتاب مقدس و انبیای بنیاسرائیل هستند. دین یهود از کتاب مقدس عبرانی پدید آمد. در این دین، خدا از طریق نماز، مراسم دینی و خواندن کتاب مقدس عبادت میشود.[1] وجه تمایز دین یهودیت از مسیحیت و اسلام، تمرکز آن بر قومیت و ملیت آن است.[2] در یهودیت، ملیت و نژاد با دین در هم آمیخته است. ماهیت ملیت یهودی، تا حدی در مطالعات تطبیقی روشن میشود. چنین تناسبی از ملیت و دین را در برخی از اشکال مسیحیت مانند ارامنه یا کلیسای قبطی نیز میتوان یافت. همچنین واژه «امت» در اسلام به منزله یک مجموعه از قوانین دینی، در اوایل ظهور اسلام فقط بر عربها اطلاق میشد. در تمام این موارد، ترکیب دین و ملیت برجسته است؛ گرچه در یهودیت تأکید بر نژاد پررنگتر است.[3] در سراسر تاریخ یهود، اعتقاد به خدای واحد عادل وجود دارد. مظهر این اعتقاد کتاب مقدّس یهودیان (تنخ یا همان عهد عتیق نزد مسیحیان) میباشد. کتاب مقدس یهودیان یک سند کامل و متن متقن تاریخ برای آن قوم است که مورخان عبری آن را نگاشتهاند و آغاز آن به حدود قرن هشتم قبل از میلاد برمیگردد. این کتاب از پیدایش جهان و انسان تا سرگذشت حضرت ابراهیمعلیهالسلام و فرزندان ایشان، تا زمان حضرت موسیعلیهالسلام و تاریخ بنیاسرائیل، همه را بیان میکند. کتاب مقدس، تنها منبعی است که زندگی و عملکرد آبا (حضرت ابراهیمعلیهالسلام و فرزندان ایشان) را ذکر میکند و سنتهای آنان را برمیشمرد.[4] بسیاری به حجیت کتاب مقدس اشکال کردهاند و نوشتههای آن را حجت، قابل ارزیابی و قابل تطبیق با حوادث واقع شده نمیدانند،[5] اما عموم یهودیان و مسیحیان کتاب مقدس را کاملاً صحیح و موثّق میدانند و حتّی اکتشافات باستانشناسی در فلسطین را مؤیدی برای تاریخ خود میدانند. ما در این مقاله به دنبال بررسی شخصیت حضرت ابراهیمعلیهالسلام و فرزندان ایشان در قرآن و تورات هستیم که در دو موضوع حضرت ابراهیم تا حضرت موسی (آبا و مشایخ) و حضرت موسی، آن را بررسی میکنیم. محور تحلیل ما مباحث تورات است و به سبب آشنایی ما با دیدگاه قرآن، کمتر به آن پرداختهایم
1. حضرت ابراهیم حضرت موسی علیهماالسلام[6]
فهم دقیق فاصله زمانی میان حضرت ابراهیم تا حضرت موسی ـ که به دوره آبا و مشایخ معروف است ـ کمک شایانی به درک شخصیت حضرت ابراهیم علیه السلام و فرزندان ایشان و همچنین تاریخ و عقاید یهودیت میکند. ریشه اندیشه قوم برگزیده و مالکیت ارض موعود را که همواره در ذهن یهود وجود داشت، در زمان ابراهیم و اسحاق باید جستوجو کرد. مراد از آبا، شخصیتهای مهم قبل از حضرت موسی مانند ابراهیم، اسحاق، یعقوب و بنیاسرائیل است؛ گرچه برخی آدم و نوح را نیز جزو آبا دانستهاند.[7]
ریشه آبا را باید در بینالنهرین جستوجو کرد که عدهای به کنعان مهاجرت میکنند و بعدها تمام رسوم دینی و اجتماعی قوم عبرانی، تحت تأثیر آنان قرار میگیرد. آیا به راستی این حوادث از نظر تاریخی صحت دارند؟ منابع قابل دسترس تاریخی، مشکل به این پرسش، پاسخ میدهند.[8] یهودیان و مسیحیان کتاب مقدس را دارای اعتبار کافی برای این امر میدانند و دوره آبا را جزئی از تاریخ صحیح خود میانگارند. مسلمانان نیز به پیروی از قرآن، حضرت ابراهیم و فرزندان ایشان را از شخصیتهای تاریخی میدانند که سرآغاز حرکتی دینی در جهان بودند
أ. ابراهیم علیهالسلام
1 در تورات
حضرت ابراهیم علیهالسلام شخصیتی است که هم در تورات و هم در قرآن مورد احترام قرار گرفته، و از مفاخر ادیان توحیدی است.[9] نسب حضرت ابراهیم علیهالسلام تا حضرت آدم علیهالسلام در تورات مکتوب است.[10] خانواده ابراهیم نیز ریشه سامی غربی دارند.[11]
به عقیده تورات، حضرت ابراهیم علیهالسلام حدود 2000 سال قبل از میلاد (4000 سال قبل) در شهر اور[12] (در ساحل فرات و در جنوب عراق فعلی) متولّد شد. نامش در ابتدا ابرام (پدر بلندمرتبه) بود و خداوند در 99 سالگی به سبب بشارت به فرزند، نام ابراهیم (پدر اقوام) را بر او نهاد.[13] به علت جنگهای متعدد در سرزمین بینالنهرین، اقوام مختلف از آنجا به سرزمین کنعان مهاجرت کردند. به نقل سِفْر پیدایش، ابراهیم علیهالسلام به همراه پدرش تارح، همسر و برادرزادهاش لوط به سمت سرزمین کنعان (فلسطین امروزی) مهاجرت کردند، ولی به علت انصراف از ادامه راه، در شهر حرّان (در جنوب ترکیه امروزی و در مرز سوریه) سکونت گزیدند.[14] این مهاجرت بخشی از مهاجرت سامیان غربی در آن دوره بود که در آن سامیان توانستند محلی برای زندگی خود و چراگاهی برای حیوانات خود پیدا کنند و همین سبب بقای آن قوم شد.[15]
سفر پیدایش، از باب یازدهم آیه سیام به بعد، به نقل داستان مهاجرت و زندگی حضرت ابراهیم علیهالسلام میپردازد. لازم به ذکر است که حضرت ابراهیم علیهالسلام شخصیتی تاریخی و مسلّم است که شیخ و زعیم قبیله خود (عبرانیان) بود. همچنین عشیره و طایفه او نیز برجسته و شاخص بودند و بعدها روایات متعددی از ابراهیم علیهالسلام نقل کردند.[16]
بنا بر نقل تاریخ یهودی، تارح بتپرست بود، اما ابراهیم علیهالسلام به خدای واحد و محافظ کل معتقد بود و او را اِلْ شَدَه یا «ال شدای» یعنی خدای قادر متعال نامید. او با «ال شدای» آشنا شد و با او عهد بست و وعده کنعان را برای ذریه خود از او گرفت.[17] او در حرّان این خدا را به همه معرفی کرد و خدایان قدیم و ارواح معبودهای اجدادی را رها کرد و به مبارزه با شرک و بتپرستی پرداخت. تمایلات یکتاپرستانه، قبل از ابراهیم نیز وجود داشت، اما یکتاپرستی ابراهیم برتر و متمایز از آنان بود. خدای ابراهیم آفریننده زمین و آسمان بود و محدود در منطقهای خاص نبود. خدای ابراهیم، خدای اخلاقی بود که به پرهیزکاری دعوت میکرد.[18] گرچه اغلب مؤمنان ادیان ابراهیمی معتقدند ابرهیم خود را پیامبر خدا میدانست، برخی بدون توجه به نبوت حضرت ابراهیم علیه السلام میگویند: «اینکه چگونه ابراهیم این خدا را یافت، در تاریخ مشخص نیست. شاید از راه عقل نظری و شاید هم از راه اشراق درونی و تجربه عرفانی به آن رسیده باشد».[19]
سفر پیدایشِ تورات میگوید
ابراهیم علیهالسلام تا 75 سالگی در حرّان ماند و در 75 سالگی به امر خداوند از حرّان به کنعان رفت و همسرش ساره و برادرزادهاش لوط و برخی از مردم حرّان را نیز با خود برد و در آنجا در شرق بیتئیل خیمه زدند و سرانجام در حبرون (الخلیل) ساکن شدند. در آنجا ابراهیم مکاشفهای را تجربه کرد که آنچه را از همان آغاز پیشگویی کرده بود مبنی بر اینکه رهایی او از اور، ناشی از اراده خدا و در راستای هدف مشخصی بود، تأیید میکرد.[20] او در همان الخلیل از دنیا رفت. او حضرت لوط علیهالسلام را به شهر سدوم فرستاد و مردم سدوم به سبب بیتوجهی به پیام لوط، گرفتار عذاب الهی شدند. در اینکه خدای ابراهیم همان خدای موسی بود یا نه، بحث است. برخی معتقدند خدای ابراهیم همان یهوه است که القاب متعددی داشته است؛ مانند: ال علیون، ال شدّای، ال بت ال، و یهوه نامی بود که در زمان موسی مطرح شد؛ وگرنه تمام این موارد اشاره به دینی توحیدی و خدایی بسیط دارد.[21]
تورات معتقد است چون ابراهیم علیهالسلام با تکیه بر الهام خداوند به کنعان رفت و به دستورهای الهی گوش فرا داد، از اینروی، خداوند نیز او را دوست خود برگزید. همچنین تورات میگوید: «خداوند متعال در کنعان با حضرت ابراهیم علیهالسلام عهد بست که از نیل تا فرات را به فرزندان او که از نسل اسحاق پدید میآیند، عطا کند و نماد این پیمان نیز ختنه پسران در هفته اول تولد بود[22] و به سبب همین عهد بود که او از ابرام به ابراهیم تغییر نام یافت».[23] این وعده بعدها در غالب امت برگزیده خدا و یک میثاق قومی ـ جهانی از طریق سنت ختنه در بنی اسرائیل به منصه ظهور رسید.[24]
برخی معتقدند این آیین که در آغاز به منزله نشانه طهارت و عبادت خداوند انجام میگرفت، زمینه را برای همه بیگانگانی که میخواستند با انجام دادن سنت ختنه به امت ابراهیمی بپیوندند، فراهم میساخت. افزون براین، به منظور تأکید بر عنصر جهانی در این آیینِ قومی، نام بنیانگذار قوم، ابرام، پس از ختنه، به ابراهیم (پدر امتها) تغییر یافت؛ یعنی وعدههای مذکور در عهد، شامل کسانی که از ذریه ابراهیم هم نبودند، میشد و همه اقوامِ زمین را که باید در او و ذریه او برکت مییافتند، در برمیگرفت.[25]
عهد خدا نقش بسیار مهمی در تجربه ابراهیم داشت. پس از وعده نخستینِ خدا به ابراهیم و اطاعت او، مکاشفات پیاپی خدا بر او نازل گردید. با وسیعتر شدن دامنه این وعده از جانب خدا، ابراهیم ایمانی را به کار بست که برایش عدالت بهشمار میآید. اعطای نیل تا فرات، وعده فرزند، ختنه و قربانی فرزند، همه در چارچوب آن عهد الهی و تبعیت ابراهیم است.[26]
همچنین تورات داستان قحطی و سفر ابراهیم به مصر، بازگشت به کنعان، ازدواج با هاجر، تولد اسماعیل و اسحاق در پیری، کوچ دادن اسماعیل و مادرش هاجر به فاران و وفات او را نیز بیان میکند و اینها نشانه عظمت این پیامبر الهی است
2. در قرآن
داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام در قرآن، شباهت بسیاری با آنچه در تورات بیان شده است، دارد. زعامت قوم، ازدواج حضرت ابراهیم علیهالسلام با ساره و نازایی او و سپس ازدواج ایشان با هاجر، ارسال حضرت لوط به سدوم، تولد حضرت اسماعیل و اسحاق، کوچ دادن اسماعیل و هاجر به مکه، در قرآن نیز مکتوب است. البته در این باره تفاوتهایی نیز وجود دارد؛ نام پدر ابراهیم در قرآن آزر است،[27] ولی در تورات تارح است. آزر بتپرست بود و چون پدر ابراهیم از اجداد رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله بهشمار میآید و عالمان اسلامی معتقدند همه پدران حضرت محمّدصلیاللهعلیهوآله تا حضرت آدم علیهالسلام موحّد و یکتاپرست بودند، از اینروی، گفتهاند: «آزرِ بت پرست، پدر واقعی ابراهیم نبوده است. آزر عموی او بوده و چون سرپرستی و هزینه زندگی او را که یتیم بود برعهده داشت، به او لقب پدر ابراهیم را دادند»
بسیاری از داستانهایی که درباره حضرت ابراهیم در تورات آمده، در قرآن نیز موجود است؛ البته با این تفاوت که قرآن ابراهیم را از دروغ و پلیدیها پاک میداند و در همه موارد برای ابراهیم مقام عصمت قائل است و بر اساس آن به نقل سرگذشت ابراهیم میپردازد
نکته اساسی در مورد حضرت ابراهیم، اختلاف قرآن و تورات در دو مورد است؛ یکی جریان بتشکنی حضرت ابراهیم علیهالسلام است. در قرآن به تفصیل داستان بتشکنی و اعتراض به پرستش غیرخدا و سرانجام به آتشافکنده شدن و گلستان شدن آتش بر ابراهیم بیان شده است،[28] ولی تورات در این باره ساکت است. دوم موضوع بنای کعبه است که حضرت ابراهیم علیهالسلام به کمک اسماعیل علیهالسلام آن را بنا کرد[29] و چون اسماعیل را خداوند در پیری به او عطا کرد، پس بنای کعبه باید در اواخر عمر شریف آن حضرت باشد که قرآن به تفصیل به آن پرداخته، ولی در تورات از آن ذکری نشده است
شاید دلیل آن این باشد که تورات فقط به وقایعِ اتفاقافتاده در کنعان میپردازد و از وقایعی که در بینالنهرین قبل از مهاجرت ابراهیم به کنعان و همچنین وقایعی که پس از خروج از کنعان و ورود به حجاز اتفاق افتاده، چیزی نمیگوید. شاید دلیل این امر، این است که یهودیان و مسیحیان معتقدند مکانی که هاجر و اسماعیل به آنجا کوچ داده شدند، در فاران در شمال شرقی سینا و جنوب فلسطین است؛ زیرا برای آنان همین که هاجر و اسماعیل از فلسطین خارج شدند، کافی بود و بیش از آن اهمیت نداشت؛ اما مسلمانان آن مکان را در امتداد این مسیر و در شرق حجاز یعنی مکه میدانند
از منظر قرآن، ابراهیم حنیف و مسلمان است.[30] در توضیح این مطلب باید گفت شریعت انبیا با هم تقاوت دارد، اما دین نزد همه آنان یکی است. ما دینی به نام نوحیت، ابراهیمیت، موسویت، عیسویت و یا محمدیت نداریم و بر اساس تصریح قرآن «الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، دین از آدم تا خاتم و از خاتم تا قیامت فقط یک دین است و آن اسلام و تسلیم شدن در برابر خد بر سه اصل توحید، نبوت و معاد استوار است. به مقتضای رشد جامعه انسانی و مدنی شدن انسان، قانونها و شریعت این دین توسط انبیا کامل میشود تا زمان نبیاکرمصلیاللهعلیهوآله که جامعه بشری به بلوغ اجتماعی رسید و شریعت خداوند کامل شد و اسلام، نام رسمیِ دین خدا شد. انبیا و مؤمنان از آدم تا خاتم، همه مسلمان (یعنی تسلیم حق) بودند و این معنای لغوی، در زمان نبی اکرمصلیاللهعلیهوآله و پس از واقعه غدیر، به معنایی اصطلاحی تبدیل شد و نام دین خدا شد.[31] اشاره قرآن به اینکه حضرت ابراهیم حنیف و مسلمان بود، به همین دلیل بوده است
ب. اسحاق و اسماعیل علیهماالسلام
دانلود این فایل
دانلود تحقیق بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی تحت word دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی تحت word
مقدمه
فصل اول : معرفی پژوهش
بیان مساله
اهداف تحقیق
اهداف اختصاصی تحقیق
ضرورت و اهمیت تحقیق
فرضیه تحقیق
تعاریف عملیاتی تحقیق
فصل دوم : ادبیات تحقیق
بخش اول : سابقه تاریخی اضطراب
فرضیه هایی راجع به علل اضطراب
سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف
بیان غیرکلامی اضطراب
اختلالات اضطرابی
انواع اختلالات اضطرابی
درمان اختلالات اضطرابی
بخش دوم : سابقه تاریخی افسردگی
علل افسردگی از نظر دیدگاهها و مکاتب مختلف
سبب شناسی افسردگی
بخش سوم : تاریخچه موسیقی
پیشینه تحقیقات قبلی
چند نمونه پژوهش دیگر
فصل سوم : روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها
روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها
ابزار اندازه گیری
تست اضطراب کتل
دستور اجرای تست
تست افسردگی بک
دستور اجرای تست
روش تصحیح و نمره گذاری تست اضطراب کتل
روش تصحیح و نمره گذاری تست افسردگی بک
روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری و بررسی تحقیق
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی تحت word
1- اخوت-ولی الله-جلیلی-احمد،افسردگی،انتشارات رز
2- اشمیت پیترز-ژاکلین،مقدمه ای بر موسیقی درمانی،ترجمه زاده محمدی-علی،ناشر:مترجم 1371
3- انجمن روانپزشکی آمریکا DSMIV، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (1994) ترجمه محمد رضا نیکخو و دیگران،تهران،انتشارات سخن (1375) (جلد اول و دوم)
4- اتکینسون- ریتال،هلیگارد- ارنست،زمینه روان شناسی، ترجمه دکتر براهنی،محمد تقی، انتشارات رشد(1368)
5- جزوه آسیب شناسی روانی- دکتر جواد خلعتبری
6- ساراسون- ایرون جی،روان شناسی مرضی- ترجمه نجاریان – بهمن و دیگران،چاپ صدای مردم،(1371)
7- شاملو- سعید،آسیب شناسی روانی، چاپ صفا (1373)
8- دیوید – بورنز، افسردگی چرا؟ «شناخت درمانی» مترجم حریری، نجلا،ناشر: انتشارات پیشتاز علم، چاپ افست هاوی(1369)
9- راس میچل ، افسردگی، ترجمه رواندوست – وحید، ناشر، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس (1369)
10- زاده محمدی – علی – روانشناسی در کاربردهای موسیقی ، تهران ، (1368)
11- بلک برن – ماری، دیوسون – کیت ام ، شناخت درمانی افسردگی و اضطراب (راهنمایی برای پزشکان) ترجمه توزنده جانی – حسن (1373)
12- حسنی – سعدی، تاریخ موسیقی از کلاسیک تا معاصر – انتشارات بنگاه صفی علشاه (جلد اول و دوم)
13- شفیع آبادی – عبداله، ناصری – غلامرضا – نظریه های مشاوره و روان درمانی مرکز نشر دانشگاهی(1365)
14- شکیباپور – عنایت الله – دایره العارف روانشناسی و روانکاوی ، نشر فروغی(1369)
15- دیوید – شیهان، اضطراب حریری – نجلا، انتشارات علم، (1368)
16- حسنی، سعدی. هفت نغمه چنگ، چاپ کاویان،(1323)
17- خالقی، روح الله – تاریخ موسیقی ایرانی ، انتشارات دانشگاه تهران (1369)
18- صفوت- داریوش، پژوهشی کوتاه درباره استادان موسیقی ایران و الحان موسیقی ایران ، چاپخانه وزارت فرهنگ و هنر تهران،(1350)
19- کمال – پورتراب- مصطفی، تئوری موسیقی، نشر چشمه ، تهران (1369)
20- نفیسی – رسول – هنر موسیقی، انتشارات سازمان فرهنگی و هنری شیدا (1372)
21- مجله موسیقی، شماره 108 دوره سوم- دی ماه و بهمن (1345) خانم دکتر رجالی
22- کاپلان – هارولد – ساروک – پنجامین، خلاصه روانپزشکی، ترجمه پورافکاری، نصرت الله ، انتشارات ذوقی (1368)
23- کراژ-ژ- بیماریهای روانی، ترجمه منصور، م داستان- ب، چاپ دریا (1368)
24- کوپر- کاری، غلبه بر اضطراب (پژوهشی در زمینه فشارهای روانی، آسیبهای اضطراب، یادگیری آرامش) ترجمه مریحی- ماشاء الله ، نشر یادآوران (1370)
25- معانی – ایرج – اضطراب ، تهران. انتشارات چاپخش (1370)
26- معانی – ایرج، بیماریهای نامرئی و افسردگیهای روانی ، انتشارات چاپخش (1357)
27- عظیمی ، سیروس، مباحث اساسی در روانشناسی و رفتارشناسی تهران، انتشارات دهخدا، (1357)
سابقه تاریخی اضطراب
برای اولین بار یک پزشک آمریکایی بنام بیرد[1] (1896) نوارسنتی[2] را تعریف کرد، او چند مورد از بیماری را بعلاوه علل احتمالی در ان زمان شرح داد، بیمارانی که امروزه آنان را مبتلا به نوروز اضطراب می شناسیم در نوراستنی بیرد گنجانیده می شوند
در سال (1871)[3] داکاستا در جریان جنگای داخلی، سندرمی را زارش کرد و آنرا قلب تحریک پذیر خواند، مفهوم این سندرم هر چند محدودتر است ولی بیش از بیماری بیرد به تعریف نوروز اضطراب نزدیک است. داکاستا متوجه شد که بیش از یک قرن منابع پزشکی، نظامی، آلمانی، و انگلستان هم گزارشهای مشابهی داده اند
فروید اولین بار در سال (1895) نوروز اضطراب را به بیمارانی اطلاق کرد که سایر اطباء آن زنان آنها را بنام نوراستنی می شناختند. البته ان بیماران ضمن یک قرن گذشته نامهای مختلفی گرفته اند. در سال (1960) ولیر[4]، وایت[5]، رید[6]، کهن[7] نتیجه مطالعات بیست سال خود را که حاصل تعقیب 173 بیمار مبتلا به نوروز اضطراب بوده منتشر ساختند. بعدها کهن و دیگران یک مطالع فامیلی در مورد این بیماران به عمل آوردند
در صد سال اخیر زمانیکه بیرد نوراستنی راتعریف کرد در مورد علت بیماری تئوریهای مختلفی از ضعف اساسی اعصاب گرفته تا عوامل اجتماعی و روحی و اخیراً تئوری شیمیایی ابراز شده است. هر چند که علت ان هنوز ناشناخته باقی مانده، لذا برخی از مطالعات نشان داده اند که بین افراد مبتلا و عادی از نظر فیزیولوژی برخی تفاوتها وجود دارد. مثلاً بیماران مبتلا به نوروز اضطراب به تحریکلات دردناک از هر نوع بیشتر حساسند تا آدمهای عادی، بعلاوه تحملشان به ورزش و فعالیتهای جسمانی کمتر بوده و سطح اسید لاکتیک خونشان هنگام ورزش بالاتر از دیگران است
البته این اختلالات فیزیولوژیک در وجود این بیماران همیشه علت بیماری نیست، بلکه احتمال دارد که این اختلالات ثانوی و در نتیج عدم فعالیت و نگرانی همراه با این سندرم باشد. (عظیمی، 1375، ص 56 – 52)
فرضیه هایی راجع به علل اضطراب
1 ) فرضی روانکاری
تکامل تدریجی فرضیه های زیگموند فروید را در مورد اضطراب از مقال وسواسها که در سال (1895) نوشت تا مطالعاتی دربار هیستری و بالخره مهارتها و علائم و اضطراب که در سال (1926) به رشت تحریر در آورد
می توان دریافتف در مقال اخر فروید اضطراب را هشداری برای ایگو معرفی می کند که از فشار یک سائق نامقبول برای تظاهر آگاهانه تخلیه خبر می دهد
اضطراب به عنوان یک هشدار ایگورا برای اقدامات دفاعی در مقابل فشارهای درونی تحریک می کند. اضطراب در روانکاری بسته به ماهیت نتایج ترسناک به چهار طبقه تقسیم می شود. اضطراب سوپر ایگو، اضطراب اختگی، اضطراب جدایی و اضطراب اید و یا تکانه
در اضطراب اید یا تکانه چنین فرض می شود که به ناراحتی ابتدایی و منتشر نوزاد به هنگام احساس مغلوب شدن در مقابل نیازها و محرکهائی که خود هیچ کنترلی بر آنها ندارد، پدید می آید
اضطراب جدایی به مرحل کمی دیرتر اما هنوز قبل از دور ادیپال مربوط می گردد که در آن کودک از اینکه نتواند تکانه های خود را کنترل نموده و با معیارها و تقاضاهای والدین هماهنگ بوده و می ترسد کعه محبت آنها را از دست بدهد یا از جانب آنهاطرد شود. خیالات اختگی که از مشخصات کودک دور ادیپال است، بخصوص در ارتباط با تکانه های جنسی در حال رشد او اضطراب اختگی بزرگسالی تجلی می کند
اضطراب سوپر ایگو نتیج مستقیم رشد انتهای سوپر ایگوست، که سپری شدن عقد ادیب و ظهور دور پیش از بلوغ نهفتگی را خبر می دهد. در مورد منبع و ماهیت اضطراب در روانکاوی اختلاف عقیده وجود دارد، مثلاً او تورانگ پیدایش اضطراب را به فرآیندهای مربوط به شرب تولد مربوط می داند و سالیوان روی روابط اولیه مادر و کودک و انتقال اضطراب مادر به کودک تأکید نمده است. (پور افکاری، ج دوم، 1370، 373 – 372)
2 ) فرضیه های رفتاری
فرضیه های رفتاری با یادگیری اضطراب، بعضی از مؤثرترین درمانهای اختلالات اضطرابی را بوجود آمده است، طبق فرضیه های رفتاری اضطراب، یک واکنش شرطی در مقابل محیطی خاصی است، مثلاً فردی در یک رستوران دچار ناراحتی شدید گردد، امکان دارد که چنین فردی از طریق تعمیم، نسبت به هر غذایی که خودش آماده نکرده باتشد حساسیت و سؤظن پیدا کند، یک احتمال دیگر در سبب شناسی این است که شخص با تقلید واکنشهای اضطرابی والدین خود ممکن است واکنش درونی اضطراب را یاد بگیرد. (همان منبع، ص 374 – 373)
3 ) فرضیه های وجودی
فرضیه های وجودی اضطراب مدلهای عادی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است، که در انها محرک قابل شناسایی خاص برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد، مفهوم مرکزی فرضی وجودی این است که شخص از پوچی عمیق در زندگی هود آگاه گردد که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد، اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع و معنی است. (همان منبع، ص 374)
4 ) فضیه های زیست شناسی
فرضیه های زیست شناختی بر معیارهای عین متکی است به اینکه تغییرات بیولوژیک در بیماران مبتلا به اختلالهای اضطرابی نشان دهند تحریک مفرط یک سیستم نرمال از سایر لحاظ است یا این تفاوتها بازتاب عملی بیمار گونه و بخصوص است، معهذا این امکان است که برخی از مردم نسبت به اختلال اضطرابی بر اساس یک حساسیت بیولوژیک نسبت به پیدایش این عاطفه آسیب پذیری بیشتری داشته باشند. (همان منبع، ص 374)
سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف
1 ) دیدگاه فروید
از نظر فروید انسان متعارف کسی است که راحل رشد جنسی – روانی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل رشد بی از حد تثبیت نشده باشد. از نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب می اید و هر فردی به نحوی غیر متعارف است. در حوزه روانشناسی انسانهای غیر متعارف و روانی را به دو دسته تقسم کرده اند
یکی از افراد که اختلالات عصبی و روان نژادی دارند و دیگر افرادی که حالات شدید روانی دارند و آنها را افراد روانپریش می نامند
در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است. ترس از اینکه مبادا تجاربدرد آور گذشته یادآوری شوند، تجاربی که با تنبیه و ممانعت از ارضای کششهای غریزی همراه بوده اند
کششها غریزی نامطلوب موجب اضطراب می شوند و به خود اعلام خطر می کنند. اضطراب واکنش ناآگاهانه در برابر تمایلات سرکوب شده است و علامت اخطاری است به «خود» مبنی بر اینکه کشش غریزی نامطلوب که در گذشته موجب ناراحتی وموجب درد شده است اینکه دارد مجدداً بروز می کند، اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشأ خارجی دارد ولی اضطراب منشأ درونی دارد. (شفیع آبای، ناصری، 1365، ص 52)
2 ) دیدگاه آدلر
به عقیده آدلر نوروز نتیج قصور در یادگیری است و نیز نتیجه ادراکها و تصورات معیوب است. نوروزهایی است که ما را برای فقدان تمدن خویش می پردازیم، در صورتیکه فروید نوروز را بهایی می دانست که ما برای تمدن می پردازیم. هر نوروز به منزله کوششی است برای رها کردن فرد از احساس حقارت و نیل به احساس تفوق و برتری که در مواردی به حالتهای جبرانی نامطلوبی منتهی می شود. نوروز در جهت عملکرد اجتماعی سیر نمی کند و هدفش نیز حل مشکلات خاصی از زندگی نیست، بلکه برای خود مسیرهای خاصی پیدا می کند و بنابراین، بیمار را به تنهایی می کشاند. (همان منبع، ص 97)
3 ) دیدگاه مراجع محوری راجرز
به اعتقاد راجرز (برسر و شوستروم، 1968 و شوتزر واتسون 1974) خویشتن پنداری فرد مضطرب یا روان نژند با تجربه ارگانیزمی او ناهماهنگ و در تضاد است. هر موقع که ادراکسیک فرد از تجربه خودش تحریف و یا انکار شود، تا حدودی حالت ناهماهنگی میام «خود» و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری بوجود می آید و موجب پیدایش مکانیزمهای دفاعی می شود
در حقیقت فرد در مقابل تهدیدهای حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن پنداری، احساس اضطراب می کند و سپس با استفاده از یکی از مکانیزمهای دفاعی در مقابل تهدید و اضطراب حادث، به دفاع از خود می پردازد. در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خودش دارد با تجربیات او مغایر است. (همان منبع، ص 161)
4 ) دیدگاه گشتالت
اضطراب فاصله و شکاف میان حال و آینده است. انسان بدان دلیل مضطرب می شود که وضعیت موجود را رها می کند .و درباره آینده وو نقشهای احتمالی که ایفقا خواهد کرد به فکر می پردازد. دلهره و مشغولیت در زمینه فعالیتهای آینده باعث ترس صحنه ای می شود
ترس صحنه ای از توقع و انتظار فرد از اتفاقات بد و ناگوار در رفتار و نقشهای آینده او بوجود می آید. فرد با تشخیص اینکه این اضطراب از چه منبعی حاصل می شود، باید به خود آید و در زمان حال زندگی کند، اگر فرد در زمان حال به سر می برد، مضطرب نخواهد شد، زیرا هیجان و تحریک به فوریت در فعالیت خود به خودی او جریان می یابد و خلاق و مبدع می شود. (همان منبع، ص 190)
بیان غیر کلامی اضطراب
در بیماران مضطرب، ابروها از هم باز و به طرف بالا کشیده می شوند. شیارهای افقی پیشانی عمیق و پلکها از هم بازتر می شوند. مردمکها گشاد و لبها، اندکی از هم باز می گردند. فرد در این حالت بدن خود را کاملاً راست نگاه می دارد. لرزش خشتی در دستان مشخص است. حرکات تنفسی این افراد، سریع و سطحی است، و احتمالاً می توان آثار تعویق را در صورت فرد مشاهده کرد. (توزنده جانی، 1373، ص 57)
اختلالات اضطرابی
تعریف
حالتی بیمار گونه مشخص با احساس بیم و نگرانی همراه با نشانه های جسمی حاکی از وجود دستگاه عصبی اتونومیک بیش فعال، از ترس که علت شناخته شده دارد تفکیک می شود. (پورافکاری، 1370، ص 169)
انواع اختلالات اضطرابی
اختلال هراس[8]
اختلال اضطراب منتشر [9]
اختلال فوبیک[10]
اختلال وسواس جبری[11]
اختلال استرس پس از سانحه[12]
(پور افکاری، ص 169)
یک حمله وحشت زدگی عبارت از دوره ای متمایز و با شروع ناگهانی ترس شدید، بیمانکی، یا وحشت است که اغلب با احساس قریب الوقوع بودن سرنوشت شوم همراه است. در جریان این حمله ها، نشانه هایی مانند، تنگی نفس، تپش قلب، احساس درد، ناراحتی در قفسه سینه، احساس خفگی، و ترس از دیوانه شدن[13] یا از دست دادن کنترل وجود دارد
(نیکخو، آوادیس یانس، نقشبندی، غفرانی، 1375، ص 10 – 9)
درمان اختلالات اضطرابی
1 ) دیدگاه زیست شناختی
آرامبخشها در تسکین اضطراب تا حدی مؤثر بوده و در کاهش شکایات بدنی و تنظیم خواب نقش مؤثر و به سزایی دارند. هر چند تأثیر آنها در کاهش شکایات بدنی و تنظیم خواب موقت است
2 ) دیدگاه تحلیل روانی
در این دیدگاه بیمار به سوی بصیرت حاصل کردن از تعارضهای درونی که ریشه این اختلالات محسوب می گردد، راهنمایی می شود. افراد مبتلا به اضطراب به روان درمانگری خوب پاسخ می دهند، یعنی اضطرابشان کم شده، تسکین می یابند، ولی اضطراب مزمن آنها بندرت بر طرف می شود و نیاز به روان درمانگری (تحلیل روانی) مجدد خواهند داشت
3 ) دیدگاه یادگیری
روشهای درمانگری بر اساس رویکرد یادگیری شامل درمانگریهای مواجهه سازی[14] (تخیلی[15] و واقعی[16]) و مدل سازی[17] است. حساسیت زدایی[18] منظم، یکی از روشهای مواجهه سازی است که از رو به رو ساختن بیمار با محرک ضعیف و خوشایند شروع شده بتدریج به محکهای قویتر می رسند و این در شرایطی است که بیمار بهنگام ارائه محرک در حالت آرامش قرار می گیرد و محرکهای آرامبخش دیگری مانند صدای موسیقی و نوار ملایم با آن همراه می گردد
4 ) دیدگاه شناختی
بر اساس دیدگاه شناختی برداشتهای غلط و افکار نادرست که با مسائل موقعیتهای خاص وجود دارند، منبع اضطراب محسوب می شود. این افکار بدلیل ارزیابی غیر واقعی از موقعیتها هستند که اغراق آمیز بوده و خطرات آنها بیش از اندازه نگریسته شده است
یکی از روشهای مشهور درمانگری شناختی، بازسازی شناختی[19] است که توسط آلبرت الیس[20] ایجاد شده و درمانگری منطقی – هیجانی[21] نامیده شده است
روش دیگر درمانگری شناختی، توقف فکر[22] است. روش دیگر درمانگری شناختی، مرور شناختی[23] است
5 ) دیدگاه انسان گرایی و اصالت وجودی
بر اساس نظر مازلو، درمانگران باید در اصطلاح حالات اضطرابی، مراجعان فرصتی برای ارضاء نیازهای اساسی آنان فراهم نماید. این عمل با احترام و محبت کافی نسب به مراجعان همراه بوده، آنان نیز تشویق می شوند تا نسبت به درمانگر و دیگران احترام و محبت داشته باشند. بدین ترتیب و بر اساس رشد روابط دو جانبه، احترام، محبت و جریان رشد مثبت، رفتار مراجع تشویق می گردد. (آزاد، حسین، 179، 1375 – 173)
دیگر روشهای درمانی اضطراب عبارتند از : درمان با ایجاد آرامش روشهای ایجاد که بوسیل هیپنوتیزمها و متخصصین رفتار درمانی بکار می روند، ممکن است برای خیلی از بیماران بخصوص افراد تلقین پذیر مفید واقع شود
برای بیماران که قابل هیپنوتیزم هستند، دستورات در مورد هیپنوتیزم کردن خود ممکن است تأثیر روش ایجاد ارامش را تقویت کند
مراقبه : روشهای مراقبه و سایر انواع ساده ان ممکن است بوسیله کاستن از جریانات منجر به تحریک اتونومیک در مقابله با علائم ناشی از تحریک سلسله اعصاب مفید شوند. (پورافکاری، 1370، ص 22)
«بخش دوم»
سابقه تاریخی افسردگی
[1] . Beard
[2] . Neauras Thenia
[3] . Dacasta
[4] . Weeler
[5] . White
[6] . Reed
[7] . Cohen
[8] . Panic disorder
[9] . Generalized antity disorder
[10] . Phobic disorder
[11] . Obessive – compulsive disorder
[12] . Panic arrack
[13] . Going crazy
[14] . Exposure therapies
[15] . Impolsive
[16] . Invivo
[17] . Modeling
[18] . Systematic deseitzation
[19] . Cognitive restrueturing
[20] . Albert fllis
[21] . Rational – emotive
[22] . Thought stopping
[23] . Cognitive rehearsal
دانلود این فایل
دانلود مقاله عوامل و موانع تحصیلی تحت word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله عوامل و موانع تحصیلی تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عوامل و موانع تحصیلی تحت word
مقدمه
چکیده
فضیلت دانش
فضائل دانشمند
عوامل و موانع تحصیل
شرط اول
شرط دوم
حقیقت تقوا
ضرورت تقوا
جایگاه تقوا
مراتب تقوا
تقوای منفی و مثبت
اهمیت تقوا
شرط سوم: اخلاق نیکو
شرط چهارم
شرط پنجم: اراده قوی و صبر و استقامت
اقسام صبر
شرط ششم: چشمپوشی از آنچه خداوند حرام کرده
شرط هفتم: احترام به پدرومادر
شرط هشتم: احترام به استاد
فضیلت دانش
خدواند سبحان علم را غرض آفرینش جهان دانسته است و برترین شرافت و نیز نخستین منت بر فرزند آدم پس از نعمت آفریده شدن قرار داده آن هم در نخستین سورهای که بر پیامبر حضرت محمد(ص) نازل کرد: (اِقرَا بِاسمِ رَبِّکَ الذی خَلَقَ1 خَلَقَ الانسان مِن عَلَق2 اِقرَا وَ رَبَکَ الاکرَمُ 3 الذی عَلَّم َ بالقَلَمِ4 عَلَّمَ الانسان ما لم یَعلَم5 [1]: بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از خون لخته آفرید، بخوان و پروردگار تو کریمترین است، کسی که بوسیلهی قلم آموخت، آنچه را که نمیدانست آموخت. در بیان وجه مناسب میان آیههای آغاز این سوره گفتهاند که خداوند متعال در این آیات از آغازین حالت آنان یعنی علقه بودن که پستترین چیز است و از واپسین حالت او یعنی دانا بودن که والاتین مرتبه است سخن گفته است
وجه دیگر آن است که این فرموده خداوند متعال : ( و رَبُّکَ الاکرَم الذی عَلَّمَ بِالقَلَمِ عَلَّمُ الانسان ما لم یَعلَم)[2] گواه آن است که اگر چیزی برتر و گرانبهاتر از علم وجود داشت حتماً نام بردن از آن در کنار اکرمیت: کریمتر بودن) که با صیغه أفعَل: مفید تفضیل و برتری رسانده شده است سزاوارتر بود
خدواند سبحان پذیرش حق و پایبندی به آن را بر پندپذیری و پندپذیری را بر خداترسی مبتنی ساخت و خداترسی را در اهل علم منحصر دانست و فرمود: سَیَذَکَرُ مَن یخشی: به زوی آن که میترسد پند میپذیرد[3] اِنَّما یخشی اللهَ مِن عباده العُلماءُ: از میان بندگان خدا تنها عالمان پروای او را دارند.[4]
فضائل دانشمند
خدواند سبحان در سوره مبارکه زمر آیه 9 میفرماید: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ : ایا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟ تنها صاحبان خرد پندپذیرند
و در سوره آلعمران آیه 18 میفرماید: شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَهُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ: خداوند گواهی داد و فرشتگان و صاحبان دانش نیز شهادت دادند که معبودی جز او نیست و خداوند متعال در آیهی اول دانایان را بر دیگران برتری میدهد و در آیهی بعد از نام دانشمندان در کنار نام خود و فرشتگان یاد میکند و در آیاتی دیگر آنان را دو چندان گرامی میدارد. مثلاً و ما یَعلَمُ تأویلُهُ اِلا لله و راسخون فی العِلم: و تأویل آن را جز خدا و کسانی که در علم استوارند نمیدانند[5] و در جای دیگر میفرماید: خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که به ایشان دانایی داده شده چندین درجه بالا برد.[6]
نتیجه: خداوند سبحان در کتابش چند فضیلت را ویژه دانشمندان شمرده است
1-ایمان: کسانی که در علم استوارند میگویند به خدا ایمان آوردیم. [7]
2-توحید: خداوند، فرشتگان و صاحبان علم گواه آنند که جز او معبودی نیست.[8]
3- گریه و اندوه: کسانی که پیش از نزول قرآن به آنان دانایی داده شده; و گریهکنان با پیشانی بر زمین میافتند.[9]
4- خشوع و افتاده حالی: و با صورت بر زمین میافتند در حالی که گریانند و بر افتادگی آنان میافزاید
5- خداترسی: در میان بندگان خدا تتها عالمان پروای او را دارند.[10]
عوامل و موانع تحصیل
در اینجا به برخی از شروط و عوامل و موانع تحصیلی اشاره داشته امید است مقبول درگاه حضرت احدیت امام عصر ارواحنا فداه واقع شود
شرط اول
مبنای سنجش رفتار و کردار آدمی نیت اوست و همین امر گاه عمل را بیارزش و گاه آن را چونان گوهری میکند که به خاطر منزلت والایش بهایی دست نیافتنی مییابد و گاه آن را با اینکه در قالب واجبات شرعی است به وزرو، وبالی برای فرد تبدیل میکند که در دفتر گناهان ثبت میشود. طلاب باید در رفتارهای خود: کسب خشنودی خدا، انجام فرمان او. اصلاح خویشتن و رهنمون شدن بندههای خدا به نشانههای دین را در نظر داشته باشند و هرگز انگیزهشان خواستههای دنیایی نباشد خواستههای چون ثروت یا مقام یا شهرت یا برتری بر رقیبان یا فخرفروشی یا برتریجویی نسبت به دوستان و انگیزههای نادرست دیگری که خواری و خشم الهی را بار آورده و ثواب همیشگی را از دست آدمی بیرون میسازد و او را از کسانی قرار میدهد که این چنین هستند: زیانکارترینند- کسانی که کوشش آنها در زندگی دنیا راه به جایی نبرده است در عین حال در این پندارند که کار نیک انجام میدهند[11] پیامبراکرم(ص) فرموده: ارزش کارهای آدمی تنها در گرو نیست او است نصیب هر کسی از کارهایش تنها نیت اوست هرکس به سوی خدا و پیامبرش روان شود به خشنودی آنها دست مییابد و هرکس راهی دنیا شود تا بدان نائل آید یا در پی زنی باشد تا او را به همسری درآورد دستاوردی جز اینها نخواهد داشت.[12]
یا درجایی دیگر فرموده انگیزه مومن از کار او برتر است.[13]
اینکه طلبه باید در هر مرتبه نیتش را برای خدا خالص کند یعنی از آموختن این علم مقام و منسبی را در نظر نگیرد که مخل و مضر بر آن باشد
به همین جهت است قول خدواند آنجا که میفرماید: و ما اُمروا اِلا لِیَعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء[14] و امر نشدند مگر بر اینکه خدا را به اخلاص کامل در دین پرستش کنند و بر همین معنا قول پیامبر(ص) که فرمود: مَن تَعَلَّمَ عِلمَاً لِغَیرِاللهِ و ارادَ به غیرَ اللهِ فَلیَتَبَوّأ مَقعَدُهُ مِن النارِ هر کسی دانشی را برای غیرخدا بیاموزد و بر آن جز خدا را بخواهد باید در آتش جهنم جای گیرد.[15]
بزرگترین چیزی که برای طالبان علم واجب است خالص گردانیدن نیت برای خداوند متعال است زیرا فقط اوست که بنده را توفیق میدهد و وسایل طاعت خویش را فراهم میکند و راه راست را در قلوب بندگان الهام مینماید
در مذمت تحصیل علم و دانش اگر برای خدا نباشد روایات فراوانی از معصومین برای ما رسیده است
در اینجا مناسب است داستانی از شیخ عباس قمی نقل شود که مرحوم شیخ عباس صاحب کتاب مفاتیحالجنان برای فرزند بزرگش چنین نقل میکند که وقتی کتاب منازل الآخره را تألیف کردم و به چاپ رسید در قم شخصی بود به نام عبدالرزاق که مسئلهگو بود و همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه (س) مسئله میگفت و مرحوم پدرم
کربلایی محمدرضا از علاقهمندان شیخ عبدالرزاق بود که هر روز در مجلس او حاضر میشد و شیخ هم پس از گفتن مسأله، کتاب منازل الآخره من را باز میکرد و از روایات و احادیث آن برای مستعمین میخواند روزی پدرم به خانه آمد و مرا صدا کرد و فرمود شیخ عباس کاش مثل این عبدالرزاق مسئلگو میشدی و میتوانستی منبر بروی و از این کتاب که برای ما میخواند تو هم میخواندی چندبار خواستم بگویم ای پدر این کتاب را من نوشتهام اما هربار خودداری کردم و چیزی نگفتم و فقط عرض کردم دعا بفرمائید خداوند توفیقی مرحمت نماید[16]
پیامبراکرم(ص) به نقل از جبرئیل به نقل از خداوند متعال: الاخلاص سِرُّ مِن أسراری اِستَودَعتُهُ مِن اَجبَبتُ مِن عبادی: اخلاص یکی از رازهای من است که در دل هر کدام از بندگانم که دوستش داشته باشم به ودیعه میگذارم[17]
پیامبراکرم(ص) میفرماید: نخستین کسانی که در روز قیامت بر آن ها حکم رانده میشود یکی شهیدی است که او را میآورند پس خدواند نعمتهایش را به او مینمایاند و او هم آنها را باز میشناسد خدواند به او می فرماید با این نعمتها چه کردی؟ او میگوید در راه تو جنگیدم تا شهید شدم. خدا میفرماید: دروغ گفتی بلکه تو جنگیدی تا بگویند مرد شجاع و جسوری هستی و مردم نیز چنین گفتند پس فرمان میرسد او را با صورت روی زمین میکشند تا در آتش درافتد. دیگری مردی است که دانش میآموخته و آن را به دیگران یاد میداده و قرآن میخوانده است او را میآورند پس خدا نعمتهایش را به او مینمایاند او آنها را باز میشناسد خداوند به او میفرماید : با این نعمتها چه کردی: او میگوید دانش آموختم و ان را به دیگران یاد دادم و در راه تو قرآن میخواندم خدا میفرماید دروغ گفتی: بلکه تو آموختی تا بگویند مرد عالمی هستی و قرآن را خواندی تا بگویند قاری قرآن هستی و مردم نیز چنین گفتند پس فرمان میرسد او را با صورت به روی زمین میکشند تا در آتش درمیافتد.[18]
اینک باید دانست مرتبه اخلاص بسیار ارجمند و پرمخاطره است اگر آدمی در خویشتن خویش تأمل کند و درباره حقیقت کردههایش به جستجو بپردازد حتماً اخلاص را در آنها اندک و شائبههای فاسد را در آنها انبوه خواهد یافت بویژه فرد دانشمند یا دانشپژوه و بویژه در آغاز دانشپژوهی انگیزه غالب وی کسب وجاهت، ثروت، شهرت، لذت ناشی از غلبه یافتن، شادی ناشی از پیرو داشتن و ستایش شدن است
بود و نبود این انگیرهها زمانی نمایان میشود که یکی برتر از او ظهور نماید و توجه مردم بسوی او جلب شود. در این صورت او باید ببیند که آیا رفتارش در قبال کسی که او را بزرگ میشمارد و به فضل او باور دارد بهتر است یا نسبت به کسی که به فرد دیگری گرایش دارد آیا بزرگ شمارنده خویش را حرمت مینهد که در این صورت او در دیانتش فریب خورده است و چه بسا که او به جایی میرسد که مانند زنان غیرتی برآشفته میشود و رفت و آمد برخی از شاگردانش به محضر دانشمند دیگر برایش دشوار میشود این رفتار زننده ناشی از خصلتهایی هلاکت آفرینی است که در نهان خانه دل جای گرفته و عالم میپندارد که از آن رهایی یافته او درواقع در این امر فریب خورده است و تنها از این نشانهها میتواند وضع حال خود را تشخیص دهد اما اگر درواقع انگیزه آنان در روآوردن به دانش، الهی باشد درصورت ظهور فرد دیگر که به تنهایی یا برای یاری دادن او به امر تعلیم رو کرده حتماً باید خدا را سپاس گوید که بوسیلهی دیگری او را کفایت یا مساعدت کرده و ستونهای زمین و راهنمایان و دینآموزان مردم و زندهنگاهدارندگان سنتهای پیامبر(ص) را فزونی بخشیده
اما گاهی برخی از اهل علم فریب شیطان را میخورند و با خود چنین حدیث نفس میکنند که اگر کسی شایستهتر از آنان یافت شود حتماً شادمان خواهند شد چنین چیزی پیش از روبرو شدن با ازمون و امتحان فریبی بیش نیست زیرا نفس آدمی به اسانی وعده میدهد اما چون به مصیبت گرفتار آید عقبنشینی کرده و به وعدهاش عمل نمیکند مگر در مورد کسانی که مصونیت الهی داشته باشند این حقیقت را تنها کسانی میفهمند که حیلهگری نفس را شناخته و با آزمونهای آن برای مدت طولانی دست و پنجه نرم کرده باشند
هرکه وجود این صفات کشنده را در خود احساس کند باید در پی شناخت راه علاج انها از بزرگان استفاده کند اگر به انان دست نیافت باید به تألیفات آنان رو آورد درصورت عدم دسترسی به این دو از خداوند یاری بطلبد و اگر به هر دلیل نتوانست خود را علاج کند باید خلوت و انزوا و گمنامی و مقاومت را در برابر درخواستها پیشه کند
و چه بسا در این جا شیطان از راه دیگری وارده شده بگوید اگر این روش (کنارهگیری) رایج شود دانشها زوال مییابند و دین از میان مردم رخت برمیبندد زیرا کم هستند کسانی که آراسته به اخلاص باشند حال آنکه ابادانی دین از بزرگترین طاعتهاست و در برابر چنین گفتهای باید گفت: تا زمانی که شیطان ریاست را در نظر مردم دوستداشتنی جلوه کند دین اسلام از این جهت زوال نخواهد یافت. و چون شیطان تا روز قیامت در کار خود سستی را نخواهد داد پس همواره برای گسترش دانش کسانی که هیچ نصیبی در آخرت ندارند تلاش خواهند کرد چنان که پیامبر فرموده: خدواند دین را بوسیلهی مردمانی که هیچ نصیبی در آخرت ندارند یاری میکند[19]
خلاصه انکه شناخت حقیقت اخلاص و پایبندی به آن دریای ژرفی است که همگان در آن غرق میشوند مگر افراد اندکی که در این فرموده الهی استثنا شدهاند: اِلّا عِبادَکَ مِنهُمُ المخلصینَ: همگان را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان مخلصت را- پس انسان باید زیاد مواظب باشد و اگرنه بدون آنکه خود بداند به پیروان شطان میپیوندد
شرط دوم
[1] سوره علق آیات 1 تا
[2] علق 3 تا
[3] اعلی
[4] فاطر
[5] آلعمران
[6] مجادله
[7] آل عمران
[8] آل عمران
[9] اسراء: 107-
[10] فاطر
[11] کهف103 –
[12] صحیح بخاری ج1 ص
[13] کافی ج2 ص
[14] بینه آیه
[15] الکافی ج1 ص
[16] (آدابالطلاب ص 216)
[17] احیاء علوم الدین ج4 ص
[18] شرح المهذّب ج1 ص
[19] کافی ج5 ص
دانلود این فایل
دانلود طرح توجیهی تأسیس کارگاه خیاطی تحت word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود طرح توجیهی تأسیس کارگاه خیاطی تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود طرح توجیهی تأسیس کارگاه خیاطی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود طرح توجیهی تأسیس کارگاه خیاطی تحت word :
توضیحات:
این طرح توجیهی (طرح تجاری) در زمینه تأسیس کارگاه خیاطی، در قالب فایل word و شامل اطلاعات مربوطه به سرمایه گذاری کل، دوره بازگشت سرمایه، فضای مورد نیاز، اشتغال زایی، سهم تسهیلات، استانداردهای مربوطه، بازارهای داخلی و خارجی، عرضه کنندگان، محاسبات مربوطه و توجیه فنی و اقتصادی می باشد که بر اساس آخرین تغییرات توسط کارشناسان متخصص نگارش و جمع آوری شده است.
این فایل برای کارآفرینان در زمینه تأسیس کارگاه خیاطی مناسب می باشد.
این طرح توجیهی شامل مباحث زیر می باشد :
مقدمه و خلاصه ای از طرح
دانلود طرح توجیهی تأسیس کارگاه خیاطی تحت word
فهرست مطالب
جداول و محاسبات مربوطه
موضوع و معرفی طرح
هزینه تجهیزات
ظرفیت
سرمایه گذاری کل
سهم آورده متقاضی
سهم تسهیلات
دوره بازگشت سرمایه
اشتغال زایی
فضای مورد نیاز
تعداد و هزینه نیروی انسانی
استانداردهای مربوطه
بازارهای داخلی و خارجی
توجیه فنی و اقتصادی طرح
عرضه کنندگان و ...
این طرح توجیهی(مطالعه امکان سنجی، طرح کسب و کار، طرح تجاری یا BP ) در قالب فایل word و در حجم 15 صفحه به همراه جداول و کلیه محاسبات مربوطه در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
مناسب برای:
- اخذ وام بانکی از بانک ها و موسسات مالی اعتباری
- گرفتن وام قرض الحسنه خود اشتغالی از صندوق مهر امام رضا
- ارائه طرح به منظور استفاده از تسهیلات بنگاه های زود بازده
- گرفتن مجوز های لازم از سازمان های دولتی و وزارت تعاون
- ایجاد کسب و کار مناسب با درآمد بالا و کارآفرینی
- مناسب جهت اجرای طرح کارآفرینی و ارائه دانشجویی
دانلود این فایل
دانلود مقاله اسحاق نیوتن تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله اسحاق نیوتن تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله اسحاق نیوتن تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله اسحاق نیوتن تحت word :
اسحاق نیوتن
خانواده و دوران کودکی
ایزاک نیوتن که در روز 25 دسامبر 1642 یعنی سال مرگ گالیله متولد شد از خانوادهای است که افراد آن کشاورز مستقل و متوسط الحال بودند و مجاور دریا در قریه وولستورپ میزیستند. نیوتن قبل از موعد متولد شد و زودرس به دنیا آمد و چنان ضعیف بود که مادر گمان برد او حتی روز اول زندگی را نتواند به پایان برد. پدرش نیز در عین حال اسحق نام داشت و در 30 سالگی و قبل از تولد فرزندش در گذشت. پدرش مردی بوده است ضعیف ، با رفتار غیر عادی ، زودرنج و عصبی مزاج مادرش هانا آیسکاف زنی بود مقتصد ، خانه داری بود صاحب کفایت و صنعتگری با لیاقت آیزاک دوره کودکی شادی نداشت.
او سه ساله بود که مادرش با بارناباس المیت کشیش مرفه با سنی دو برابر سن خود ازدواج کرد. جدایی از مادر ظاهرا سخت بر شخصیت او اثر گذاشت و تقریبا مسلم است که رفتار بعدی وی نسبت به زنان را نیز شکل داد. نیوتن هیچگاه ازدواج نکرد اما یکبار (شاید هم دو بار) نامزد کرد به نظر میآمد که تمرکز او منحصرا روی کارش بود نه سالی که نیوتن در وولستورپ جدا از مادر گذرانید. برای وی سالهای دردناکی بود، داستانهایی بر سر زبان است که نیوتن جوان از قبه کلیسا بالا می رفت تا نورث ویتام ده مجاور را که مادرش اینک در آن زندگی میکرد، از دور ببیند. آموزش ابتدایی رسمی نیوتن در دو مدرسه کوچک دهکدههای اسکلینگتن و راچفورد صورت گرفته بود که هر دو برای رفت و آمد روزانه به خانه او نزدیک بودند.
کشف استعداد
چنین به نظر میرسد که اول بار دایی او که کشیشی به نام ویلیام آیسکاف بوده است متوجه شد که در نیوتن استعدادی مافوق کودکان عادی وجود دارد. بدین ترتیب ویلیام آیسکاف مادر را مجاب کرد که کودک را به دانشگاه کمبریج (که خودش نیز از شاگردان قدیمی این دانشگاه بود) بفرستد. زیا مادر نیوتن قصد داشت وی را در خانه نگهدارد تا در کارهای مزرعه به او کمک کند، در این هنگام نیوتن 15 ساله بود. کمبریج در آن زمان دیگر آکسفورد را از مقام اولی که داشت خلع کرده ، به قلب پیوریتانیسم انگلیس و کانون زندگی روشنفکری آن کشور بدل شده بود.
نیوتن در آنجا مانند هزاران دانشجوی دیگر دوره کارشناسی ، خود را غرق مطالعه آثار ارسطو و افلاطون میکرد. نیوتن در یکی از روزهای سال 1663 یا 1664 شعار زیر را در کتابچه یادداشت خود وارد کرد. افلاطون دوست من و ارسطو هم دوست من است، اما بهترین دوست من حقیقت است او از کارهای دکارت در هندسه تحلیلی شردوع کرده سریعا تا مبحث روشهای جبری پیش آمده بود، در آوریل 1665 که نیوتن درجه کارشناسی خود را گرفت، دوره آموزشی او که میتوانست چشمگیرترین دوره در کل تاریخ دانشگاه باشد بدون هیچگونه شناسایی رسمی به اتمام رسید.
در حدود سال 1665 مرض طاعون شیوع یافت و دانشگاه دانشجویان خود را مرخص کرد. نیوتن به زادگاه خود مراجعت کرد همین موقع بود که هوش و استعداد نابغه بزرگ آشکار گشت، زیرا تمام کتابها و جزوههای خود را در دانشگاه جا گذاشته بود فکر خود را آزاد گذاشت که به تنهایی از منابع خاص خود استفاده نماید. در این هنگام نیوتن بیش از 22 سال نداشت ولی بیش از ارشمیدس و دکارت درباره معرفت ساختمان جهان دقیق شده بود، نیوتن ضمن دو سالی که در وولستورپ بود حساب عناصر بی نهایت کوچک قانون جاذبه عمومی را کشف کرد و تئوری نور را بنیان گذاشت.
داستان سیب نیوتن
این داستان که سقوط سیبی از درخت نیوتن را به فکر کشف جاذبه عمومی انداخته است به نظر درست میآید او از آن لحظه این پرسشها را برای خود مطرح کرد: چرا سیب به پایین و نه بالا سقوط میکند؟ و چرا ماه بر زمین نمیافتد؟ این اندیشهها بعدها او را به کشف قانون نیروی گرانش رهنمون شدند، هنگامی که نیوتن چندین سال بعد پاسخ این پرسش را توانست بیابد، در واقع یکی از قانونهای فیزیک را کشف کرده بود که بر تمام عالم حکمفرماست.
کشفیات نیوتن
قانون نیروی گرانش او پس از شیوع طاعون و بازگشت به ملک مزروعی مادرش ، طی 18 ماه به آگاهیها و کشفهایی بیش از آنچه که دانشمندان دیگر در طول عمر خود دست مییابند، دست یافت. او در این مدت ساخت و ساز قانون نیروی گرانش را آغاز کرد. او در باره نور و رنگهای آن پژوهش کرد، دلیل جزر و مد را کشف کرد، قوانین و حرکات بخصوصی را به درستی تشخیص داد و معادلههایی برای آن نوشت که بعدها اساس و بنیان دانش مکانیک شد. در مورد نیروی گرانش نیوتن معتقد بود که نه تنها زمین چنین نیروی گرانشی دارد، بلکه تمام اجسام و اجرام چنین خصوصیتی دارند.
روزی که او منشوری را در دست گرفت و اجازه داد تا پرتو نور خورشید از میان آن بتابد. او با این کار کشف کرد که نور سفید به هنگام ورود به منشور شیشهای منحرف میشود و به 7 پرتو نور اصلی با رنگهای گوناگون تجزیه میشود، آنها رنگهای رنگین کمان هستند که طیف یا بیناب نامیده میشوند و عبارتند از: سرخ ، نارنجی ، زرد ، سبز ، آبی ، نیلی و بنفش.
او تمام این کشفیات را در یک دوره زمانی 18 ماهه به انجام رسانید بالاخره طاعون ریشه کن شد و او به لندن برگشت تا تحصیلات خود را به پایان برساند و 3 سال پس از آن را صرف کاوش و پژوهش در ماهیت و طبیعت نور کرد. او همچنین نخستین دوربین نجومی آینهای را ساخت تلسکوپ آینهای رصدخانه مونت پالومار در کالیفرنیا نیز ، که آینه آن 5 متر قطر دارد بر اساس اصول و قواعد نیوتن بنا شده است.
دوران میان سالی و بیماری نیوتن
نیوتن در اثر مطالعات فراوان مبتلا به ناراحتی عصبی شد. از دو ناراحتی عصبی که نیوتن پیدا کرد، اولی ظاهرا در سال 1678 و دومی در سال بعد از فوت مادر او بود. در این دره وی مدت 6 سال از هر گونه مکاتبه مربوط به تلاشهای ذهنی دست کشید، به هر صورت عالم کیهانی بود. دوران مابین 1684 و 1686 از نظر تاریخ فکری بشر مقام ارجمندی دارد، در این دوران هالی توانست با تدبیر بسیار نیوتن را وا دارد که اکتشافات خویش را در نجوم و علم حرکات به منظور انتشار تدوین کند و نیوتن نیز به این کار رضایت داد.
در سال 1687 در 45 سالگی قانون جاذبه زمین و سه قانون در باره حرکت را در کتابش که به زبان لاتین نوشته شده بود با خرج هالی منتشر کرد. نیوتن به مطالعات عظیم دیگری پرداخت که حتی امروزه نیز کامل نشده است و آن اینکه با بکار بردن قوانین علم الحرکات و قانون جاذبه عمومی فرو رفتگی زمین را در دو قطب آنکه نتیجه دوران روزانه زمین به دور محورش میباشد محاسبه کرد و به کمک این محاسبه در صدد برآمد سیر تکامل تدریجی سیاره را مورد مطالعه قرار دهد.
نیوتن تغییرات وزن اجسام را برحسب تغییر عرض جغرافیایی مکان بدست آورد و نیز ثابت کرد که هر جسم تو خالی که به سطوح مروی متحدالمرکز و متجانس محدود شده باشد، نمیتواند هیچگونه نیرویی بر اجسام با ابعاد کوچک که در نقطه غیر مشخصی در داخل آن قرار داشته باشند اعمال کند.
نیوتن در پاییز سال 1692 هنگامی که به 50 سالگی رسید نزدیک میشد به سختی مریض و بستری شد، بطوری که از هر گونه قوت و غذایی بیزار شد و دچار بیخوابی مفرط گردید که به تدریج به بیخوابی کامل تبدیل شد. خبر کسالت شدید نیوتن در قاره اروپا انتشار یافت. لیکن بعد از آنکه خبر بهبودی او را دادند دوستانش شادمان گردیدند. حکومت بریتانیا به منظور قدر دانی از خدمات این دانشمند بزرگ یک منصب بسیار بالای دولتی به وی اعطاء کرد و او در سال 1700 میلادی به عنوان خزانه دار کل سلطنتی منصوب شد، منصبی که تا آخر عمرش آن را حفظ کرد.
در همان سال به عضویت آکادمی علمی فرانسه نیز انتخاب شد، در سال 1705 اعلی حضرت ملکه آن (ملکه انگلستان) به وی عنوان سر اعطاء کرد و به احتمال قوی اعطای این افتخار بیشتر به مناسبت خدمات او در ضرب مسکوکات بوده است تا به علت تقدم فضل او در معبد عقل و کمال.
نیوتن از نگاه خودش
وی چندی پیش از وفاتش با نگاهی به زندگی علمی طولانی گذشتهاش از آن این خلاصه را بدست داد: من نمیدانم به چشم مردم دنیا چگونه میآیم، اما در چشم خود به کودکی میمانم که در کنار دریا بازی میکند و توجه خود را هر زمان به یافتن ریگی صافتر یا صدفی زیباتر منعطف میکند. در حالی که اقیانوس بزرگ حقیقت همچنان نامکشوف مانده در جلوی او گسترده است،
آخرین روزهای زندگی وی تأثر برانگیز و از جنبه انسانی قوی و عمیق بوده است. اگر چه نیوتن نیز مانند سایر افراد بشر از رنج فراوان بیبهره نماند لیکن بردباری بسیاری که در مقابل درد و شکنجه دائمی دو سه سال اخیر زندگانی خویش نشان داد شکوفههای دیگری بر تاج گلی که بر فرق او قرار دارد میافزاید.
وداع با دنیا
در آخرین روزهای زندگی از درد جانگداز آسوده بود در نهایت آرامش در 20 مارس 1727 در 84 سالگی در لندن در گذشت و با عزت و شرف بسیار در وستمینستر آبی به خاک سپرده شد. برای قدردانی از این دانشمند بزرگ واحد نیرو را نیوتن نامیدهاند. بدون تردید میتوان گفت در تاریخ بشریت نامی از مافوق نیوتن وجود نداشته و هیچ اثری از لحاظ عظمت و بزرگی مانند کتاب(اصول) او نخواهد بود.
نظریات لاپلاس و لاگرانژ در مورد نیوتن
لاپلاس بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات او دربارهاش چنین میگوید: کتاب اصول بنای معظمی است که تا ابد عمق دانش نابغه بزرگی را که کاشف مهمترین قوانین طبیعت بوده است به جهانیان ملل خوهد داشت. لاگرانژ درباره او چنین میگوید: نیوتن خوشبخت بود که توانست دستگاه جهان را توصیف کند. افسوس که در عالم بیش از یک آسمان وجود ندارد. ولتر از مشهورترین ستایندگان او چنین نوشته است: ای رازدار آسمانها و ای جوهر ابدی راست بگو تو نسبت به نیوتن حسادت نمیورزی؟
نظرنیوتن درباب جزرومد
از دیر باز مردم روزگاران مىدانستند میان طلوع و غروب ماه و برآمدن فرونشینى آب دریاها بایستى رابطهاى وجود داشته باشد، اما چگونگى آن را نمىدانستند تا این که:
نابغه بزرگ جهان دانش «اسحاق نیوتون» براى نخستین بار بر این معما دستیافت و چگونگى پیدایش آن را به درستى بیان داشت.
پدیده کشنده(جزر و مد) اساسا زاییده نیروى جاذبه کره ماه است، بدیهى است دریاها در مقایسه با خشکىهاى زمین از قابلیت انعطاف و نرمى بیشترى برخوردار بوده و بالطبع در برابر نیروى کشش ماه کمتر ایستادگى مىکنند، به همین مناسبت تودههاى آب در زیر پاى ماه انباشته مىگردند و پدیدهاى را به نام «برکشند» ایجاد مىکنند.
همزمان با «برکشند» رو به ماه، «برکشند» دیگرى در آن سوى کره زمین ایجاد مىگردد بدینسان که آبهاى آن سوى کره زمین که از ماه بدورند، کمتر متاثر گردیده و به اصطلاح عقب مىمانند و آب توده عظیمى را ایجاد مىکنند، لذا روزانه هر نقطه از سطح دریا دوبار دستخوش برکشند و دو بار هم دستخوش «فروکشند» مىگردد.
دنیای اتمی نیوتون
نیوتون بر مبنای تئوری اتمها، “تصویری از دنیای اتمی” ترسیم نمود. همه اجرام آسمانی که از اتمهای جداگانه تشکیل شده و خلاء کائنات را نقطه وار پر کرده اند، بی وقفه بر حسب قوانین حرکت مکانیکی در فضای مطلق حرکت میکنند. همه تغییرات و تکامل پدیده ها در دنیا هیچ چیز نیست مگر تجمع و تجزیه اتمها. مهم نیست که پدیده ها چه اندازه تغییر کنند، منشاء تغییرات آنها یکی است. از آنجا که اتمها خود توسط خداوند آفریده شده اند، هرگز تغییر نمی یابند.
بنابراین، تا وقتیکه انسان حرکت اتمها را بفهمد، میتواند “گذشته و آینده را بداند”؛ همه چیز را بداند. بدین طریق، مکانیک نیوتونی به “حقیقت نهائی” تبدیل شد.
بنابراین بنظر می آمد که تداوم مطلق و جدائی مطلق، غیر قابل دفاع است. این یک تضاد است. “کانت” این تضاد را عمیقا مد نظر قرار داد و یک “آلیاژ انعطاف پذیر” پیشنهاد کرد: درست است که گفته شود هر چیز در دنیا از پدیده های تقسیم ناپذیر و مطلقا ساده تشکیل شده است. زیرا فقط یک پدیده مطلقا ساده میتواند یک پدیده اولیه باشد. در غیر اینصورت هیچ چیز پیچیده ای که از چنین پدیده های ابتدائی تشکیل شده باشد وجود نخواهد داشت، و در دنیا هیچ چیز نمیتواند موجود باشد. به همین ترتیب، این نیز صحیح است که گفته شود هیچ چیز مطلقا ساده ای وجود ندارد. هر چیز نوعی پدیده مطلقا تقسیم پذیر است؛
زیرا پدیده هر قدر هم که ساده باشد باید حجمی از فضا را اشغال کند و بنابراین میتواند مداوما تقسیم شود. “آلیاژ” کانت تضاد را آشکار ساخت و این سئوال را فرموله کرد. این یک شرط ضروری برای پیشروی بسمت دیالکتیک و ارتقاء شناخت بشر بود. اما کانت تضاد را حل نکرد. بالاخره پدیده های عینی تقسیم پذیرند یا تقسیم ناپذیر، تداوم دارند یا جدا هستند؟
جواب کانت چنین بود: کسی نمیداند.
دیدگاه نیوتون درباب جسم وحوزه (میدان)
بشر برای فهم ساختار ماده، نخست ماده را به دو شکل متضاد مشخص طبقه بندی کرد. بشر در ابتدا، مقوله “جسم” (چیز واقعی) را از همه اشکال دیگر ماده، تجرید نمود. خصوصیت اجسام، محکم بودنشان است. نیوتون این نظر را جلو گذاشت که همه اجسام از اتمها، کوچکترین ذرات اجسام، درست شده اند. یک اتم، یک ذره مطلقا مجزا و مشخص مادی کروی است. اتم “محکم، منسجم، سخت، غیر قابل نفوذ” است.
بدین معنی، اتم یک چیز محکم ایده الیزه شده است، یک جسم فوق العاده فشرده است. خصوصیت اساسی اتم، تقسیم ناپذیری آنست. هیچ “فضای بازی” درون اتم وجود ندارد. “نه آب میتواند به درونش نفوذ کند و نه سوزن میتواند درونش فرو شود.” با این وجود، “استحکام” بدون “تهی بودن”، “چیزی بودن” بدون “چیزی نبودن” وجود ندارد. اشیاء خالی نیستند؛ هر تهی بودنی از بیرون بر اشیاء احاطه دارد.
در زندگی عادی ما شاهد پدیده های گوناگون هستیم: ستارگان، کوه ها، خانه ها، خاک و شن … همه اینها جسم هستند. اما اینها قادر به پر کردن کل فضا نیستند. آنچه فضای بین ستارگان پراکنده و پخش شده را پر می کند خلاء است. بین بیشه ها زمینهای خالی وجود دارد. حتی درون یک دانه شن فضای خالی وجود دارد. اگر اجسام موجودند پس باید تهی بودن هم موجود باشد. به همین خاطر بود که دموکریتوس بهنگام ارائه تئوری اتمها گفت درجهان “فقط اتمها و تهی ها واقعی هستند.” تهی یک مکمل ضروری جسم است.
این نشان می دهد که دنیای مادی همواره وحدت بین انقطاع و تداوم است. اگر ماده را بعنوان اجسام مطلقا جداگانه در نظر بگیریم آنوقت ضرورتا درک وارونه ای از تداوم ماده از دل فضای تهی بدست می آوریم. تخالف استحکام و تهی بودن، تخالف بین چیز واقعی و چیز خالی است. یعنی بین “آنچه هست” و “آنچه نیست”. این نخستین “تقسیم یک به دو” در پروسه شناخت بشر از دنیای مادی است.اما چگونه استحکام و تهی بودن، یا “آنچه هست” و “آنچه نیست” با یکدیگر متحد می شوند؟
کدامیک اساسی است .
“لائودان” چنین پاسخ داد که “هر چیز در جهان از “آنچه هست” بر می خیزد و “آنچه هست” از “آنچه نیست” بر می خیزد.” (فصل 40 از کتاب لائوتسی) بر مبنای این حرف نبود اساسی است. و جسم حالت منتج شده دارد. این مونیسم ایده آلیستی است. “فی وی” از سلسله جین (420 ـ 265 بعد از میلاد مسیح) در ضدیت با گفته بالا و “در دفاع از آنچه هست” چنین نوشت که همه چیز در دنیا باید از “آنچه هست” برخیزد و نمی تواند
از “آنچه نیست” منتج شود. این مونیسم ماتریالیستی است. نیوتن در تحلیل نهائی یکی از طرفداران “آنچه هست” بود. او اتم را بعنوان نماینده کلی اجسام در نظر می گرفت و از آن برای ترسیم یک تصویر کلی از طبیعت که در آن، ماده بطور خالص مقوله ای جداگانه بوده و تداوم کاملا به تهی بودن مطلق ربط داده شده، استفاده می کرد.
وحدت بین جداگانه بودن و تداوم در ساختار درونی ماده توسط نیوتن بعنوان تضاد بین ماده و عدم وجود توصیف شد. از یکطرف یک شئی مطلقا جامد وجود دارد و از طرفی دیگر یک چیز تهی که مطلقا هیچ چیز نیست. دنیا بین ایندو نیمه غیر مرتبط دافع یکدیگر تقسیم شده است. نیوتن نمی توانست این جوانب متضاد را با هم متحد کند.
بالاخره او تهی بودن را چیزی عالی تر از ماده در نظر گرفت و از طرفداری “آنچه هست” به “پرستش آنچه نیست” چرخید. چگونه فضای مطلق نیوتن می تواند “مطلق” باشد؟ اولا یک قدرت جاذبه متقابل بین اجرام آسمانی وجود دارد. ثانیا اجرام آسمانی به خلاء گسترده نور ساطع می کند. این دو پدیده نیز می باید نشانگر انواع معینی از تداوم ماده باشند.
نیوتن در مواجهه با این واقعیت برای حفظ فضای مطلق خود فقط می توانست توضیح مصنوعی زیر را ارائه دهد: قدرت جاذبه بین اجرام آسمانی نوعی از “عمل از راه دور” است که نیروی خود را بر فضائی که کماکان خالی است اعمال می کند. شعاع نور نوعی از ذرات جاری است که توسط اجرام آسمانی پراکنده شده و به فضای تهی بی پایان پرتاب گشته است. موفقیت مکانیک نیوتونی در توضیح حرکت مکانیکی موقتا متزلزل بودن استدالالش بر سر ایندو مسئله را پوشاند.اما در این دنیا این به اصطلاح تهی بودن مطلق کجاست؟ آیا هوا کل فضای نزدیک کره ارض را پر نکرده است.
بنابریان بشر همچنان تصور می کرد که در فضای گسترده کائنات احتمالا نوعی از ماده ادامه دار در هر کجا وجود دارد. (اتر یا هوا). گفته می شد که کائنات،
اقیانوس مداومی از اتر است که یک “طبیعت متشکل از هوا است” می باشد. بقول “ژانگ زی” : “کائنات خالی نمی تواند بدون هوا باشد.” بعدها دکارت در فرانسه و “حوی ژنس” در هلند مطرح کردند که همه فضای کائنات با ذرات اتر پر شده است و این ذرات به یکدیگر پیوسته و یک واسط ادامه دار را شکل داده اند. ذرات یک دیگر را می فشرند و پدیده ای سیال را تشکیل می دهند.
و همین سیالهاست که ماه را به چرخش گرد زمین و زمین را به چرخش گرد خورشید می راند. نور هم از امواج اتر تشکیل شده که منتج از لرزش اجسام هستند. درست همانطور که وزش باد “بر روی یک برکه موج ایجاد می کند.”
فیزیک نیوتونی
تا همین اواخر، یعنی پیش از اینکه مذاهب شرقی تأثیراتی اینچنین عمیق بر فرهنگ غرب بجای گذارند، بیشتر تعبیرات فردی ما، در علوم فیزیک مربوط به چند سال گذشته، ریشه داشتند که در مقیاسی وسیع ناخودآگاهانه بودند. منظور اصراری است که ما در شناسایی خود بعنوان اشیاء جامد داشتیم چنین روشی در تبیین عالم یعنی جهانی مرکب از اشیاء جامد، نظریهای بود که بیشتر توسط نیوتون و همقطاران او در اواخر قرن هفدهم و آغاز قرن هجدهم میلادی ابراز گشت. فیزیک نیوتونی در قرن نوزدهم بسط یافت و عالم را ترکیبی از ذراتی بنیادی نام اتم فرض کرد .
اجزاء این اتمهای نوتونی، خود اجسامی جامد بودند یعنی هستهای مرکب از پروتونها و نوترونها، با الکترونهایی در گردش به دور هسته، همانند گردش زمین به دور خورشید. مکانیک نیوتونی با سرعتی پیوسته و روشی موفقیتآمیز حرکت سیارات، دستگاههای مکانیکی و قوانین سیالات را توضیح داد. موفقیت چشمگیر الگوی مکانیکی وصف شده، فیزیکدانان اوایل قرن نوزدهم را بسوی این باور سوق داد که عالم در واقع چیزی جز یک دستگاه عظیم مکانیکی نیست.
که بر اساس قوانین حرکتی نیوتون کار میکنند این قوانین به عنوان اصول اساسی طبیعت قلمداد گشته و مکانیک نیوتونی به عنوان اصل غایی توضیح دهنده قوانین طبیعت پذیرفته شد اکنون همه چیز بطور عینی و ملموس توجیه میگشت. برای همه عکسالعملهای فیزیکی علتی فیزیکی در نظر گرفته شد، مانند عکسالعمل جهشی توپی در برخورد با سطح میز.
ارتباط متقابل انرژی و ماده، برای مثال رادیویی که با دریافت امواج نامرئی رادیویی موسیقی پخش میکند، هنوز شناخته شده نبود. به ذهن هیچکس خطور نمیکرد که فر آزمایش کننده در نتایج آزمایش اثر میگذارد. این امر، همانگونه که امروزه توسط فیزیکدانان به اثبات رسیده است، نه تنها در مورد آزمایشهای روانی، بلکه در حیطه تجربیات آزمایشگاهی فیزیکی نیز مصداق دارد. اشخاصی که توجیح میدهند جهان هستی
را جامد عموماً بلاتغییر و دارای مجموعه قوانین بسیار روشن و مطلق حاکم بر آن در نظر آورند، دیدگاه نیوتونی را عموماً آرامشبخش دانسته و میدانند. قسمت اعظم زندگی روزمره ما هنوز هم بر پایه مکانیک نیوتونی استوار گردیده است. به جز در مورد سیستمهای الکتریکی، منازل ما بیشتر نیوتونی هستند.
جسم خود را دستگاهی مکانیکی قلمداد میکنیم. بیشتر تجربیات خود را به واسطه فضای سه بعدی و زمان تسلسلی درک میکنیم برایمان سهلتر است که خود را بعنوان مودی مکانیکی باور داشته و از تجربهای نهفته در عمق درون بنام انسانیت چشمپوشی نمائیم.
از هر که در مورد ساختار عالم سؤال شود با احتمال قریب به یقین الگوی نیوتونی اتم را شرح خواهد داد یعنی الکترونهایی که پیرامون هستهای متشکل از پروتونها و نوترونها در گردشند. اما اگر با این قضیه بطور تحتاللفظی برخورد شود خود را در وضعیتی نسبتاً گیجکننده مییابیم، یعنی موجوداتی مرکب از توپهای پینگپنگ که مرتب در بدن ما با هم برخورد میکنند.
در اولین قرن نوزدهم پدیدههای فیزیکی تازهای کشف شدند که توسط فیزیکنیوتونی قابل توجیه نبودند. کشف پدیدههای الکترومغناطیسی و تحقیقات مربوط به آن مفهومی را تحت عنوان حوزه یا میدان مطرح نمود. حوزه چنین تعریف شد: (شرایطی در فضا که استعداد تولید نیرو را در خود داراست)
علم مکانیک نیوتونی توضیح سادهای در مورد تأثیرات ذرات مثبت و منفی، مثلاً پروتونها و الکترونها، ارائه میداد؛ یعنی معتقد بود که دو ذره همانند دو جرم یکدیگر را جذب میکنند اما مایکل فارادی و جیمز کلارکماکسول به کاربردن مفهومی بنام حوزه را مناسبتر یافتند و اعلام نمودند که هربار الکتریکی در اطراف خود نوعی تأثیر ایجاد میکند و تحت چنین شرایطی بار الکتریکی مخالف در صورت حضور نیرویی را دریافت میکند.
بنابراین مفهومی تازه خلق شد. بدین معنی که کیهان مرکب از حوزههایی از انرژی است که نیروهایی تأثیرگذار بر یکدیگر را به وجود میآورند. دفعتا چاچوبی علمی پدید آمد که در قالب آن قادر گشتیم برخی از تواناییهای خود را توضیح دهیم قابلیتهایی چون تأثیرگذاری بر یکدیگر از فاصله دور از طریق ابزاری به جز سخنگفتن یا دیدن اینکه گوشی تلفن را برداریم و پیش از سخنگفتن با تماس گیرنده دریابیم که او کیست، تجربهایست که هر یک از ما داشتهایم.
فضا و زمان
نیوتون مدعی است که در ” پژوهش های فلسفی آدمی می باید از حدود حسٌ فاتر رود و اشیاء را فی نفسه ، و جدا از مقادیر حسی شان ، ملاحظه نماید”. ( ظاهراً منظور نیوتون از پژوهش های فلسفی در اینجا، بحث پیرامون اوصاف ذاتی و نهای فضا، زمان وحرکت است ). این نکته ، آن هم از یک فیلسوف تجربی مذهب ، نکته ای است غریب و درخود تامل .
” پیش از این ، تعاریف واژه هایی را آوردم که ناشناخته ترند، و بیان کردم که درگفتار آتی مراد من از آنها چیست . من دیگر زمان و فضا ومکان و حرکت را تعریف نمی کنم چون همه آنها را می شناسند . فقط بدین نکته اشاره می کنم که درک عامه از این کمیات ، از نسبتی که خود با اشیاء محسوس دارند، اتخاذ شده است . و به همین سبب پاره ای بدفهمی ها بوجود آمده است برای رفع آن بدفهمی ها ، زمان ومکان و حرکت را به مطلق و نسبی ، واقعی و ظاهری ،و ریاضی و عرفی تقسیم کنیم “.
عامه ، زمان ومکان را نسبی می انگارند، یعنی آن را فواصل میان حوادث و اشیاء محسوسه می دانند.لکن درنفس الامر ، علاوه بر زمان ها و فضاهای نسبی ، زمان و فضای واقعی ، مطلق و ریاضی هم وجود دارد . زمان و فضای مطلق موجوداتی هستند نامحدود ،
متشابه الاجزاء پیوسته و مستقل از اشیاء و حرکاتی که برای اندازه گیری شان به کار می رود. زمان بطور یکنواخت از ازل تا ابد درگذر است . و فضا ، یک جا با تمام شخصیت خود، حاضر ومطلقاً ساکن است . حرکت مطلق ، عبور جسمی است از قطعه ای از فضای مطلق به قطعه دیگر . حرکت نسبی ، تغٌیر فاسله جسمی است
از جسم محسوس دیگر. سکون مطلق ، بقاء دائم جسمی است در قطعه ای از فضای مطلق ،سکون نسبی ، بقاء جسم است در فاصله ای خاص از جسم دیگر. برای محاسبه حرکت مطلق جسمی ، حرکات نسبی آن برروی زمین را با حرکت زمین در فضای مطلق جمع می کنیم . و لذا ، جسمی که در کشتی متحرکی حرکت می کند ، حرکت کشتی بر زمین ، با حرکت زمین در فضای مطلق . با تحقیق دقیق درحرکت اجرام سماوی ، و باتصحیح و تسویه زمان عامٌی ، می توانیم به زمان مطلق نزدیک شویم . لکن این احتمال هست که هیچ جا نتوانیم حرکت کاملاً یکنواختی را پیداکنیم تا معیار اندازه گیری زمان گردد.
همه حرکات ، حتی آنها که با دقیق ترین مشاهدات ، یکنواحت بنظر می رسند ، متحمل است که قدری تند شونده و یا کند شونده باشند. لکن گذر یکنواخت زمان مطلق ، هیچ گونه تغییری برنمی دارد. همچنین فضای مطلق ، بالطبع ساکن وحرکت ناپذیر است ، یعنی ترتیب اجزاء آن دگرگون ناشدنی است . بطوری که اگر اجزا آن بخواهد حرکت کنند باید از خود بدر آیند . لذا ، تصور حرکت
امکنه نخستین اشیاء یا اجزاءفضای مطلق ، تصور نامعقولی است . لکن ، اجزاء فضای مطلق نه مرئی اند و نه قابل تمیز حسی. لذا برای تقریر وتحدید فواصل ، می باید جسمی از اجسام را ساکن بینگاریم و سپس درنسبیت با آن ،فواصل و حرکات اجسام دیگر را محاسبه کنیم . پس فضا وحرکت نسبی را جانشین فضا و حرکت مطلق می کنیم .
این جانشین ، برای اهل عمل نیکوست ولی اگر از چشم فیلسوفان به این امر بنگریم ، ناچاریم بپذیریم که احتمال دارد هیچ جسمی در فضای مطلق ، ساکن نباشد و هرمرجعی که برای حرکات برگیریم ، خود متحرک باشد . لذا تنها کاری که با تجربه و مشاهده می توانیم انجام دهیم ، فقط نزدیک شدن به این دوموجود مطلق ، واقعی و ریاضی است ( نه رسیدن به آنها). آندو هیچ گاه به چنگ ما نمی افتند.
دانلود این فایل
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود بررسی ارتباط آموزشهای فنی و حرفه ای رسمی با نیازهای بازار
دانلود مقاله مدیریت کشاورزى تحت word
دانلود پاورپوینت جمعیت شناسی :سازمان ملل متحد تحت word
دانلود آزمایش ثبات رنگ کالاهای نساجی تحت word
دانلود پاورپوینت داروهای روان گردان25 اسلاید تحت word
دانلود پاورپوینت بیوگرافی حسین امانت تحت word
[عناوین آرشیوشده]